۱۳۹۲ بهمن ۱۸, جمعه

دلم تنگ شده





    دلم تنگ شده
    گریه می‌خواهد
    موجی از خون شقایق
    از دریای تشنه می‌خواهد

    در این روزهای طوفانی
    چشمانم دریای باران
    از ابرهای آسمان دل گرفته می‌خواهد

    هر چه می‌خواهد
    بر این قامت شکسته
    کوله‌باری از غصه می‌خواهد

(جمعه، ٧ فوریه ۲٠۱۴ - ۱٨ بهمن ۱۳۹۲، درسدن)

از دل‌نوشته‌های مهديزاده کابلی


رویای همیشگی





    من از تکرار لحظه‌ها می‌ترسم
    لحظه‌های تنهایی
    اما در این لحظه‌ها
    رویای در من پا می‌گیرد
    که دیوار تنهایی را می‌شکند
    و سکوت را
    و واژه‌ها را به پرواز در می‌آورد
    واژه‌های عاشقانه را
    این رویای تو با من است
    رویای همیشگی

(پنجشنبه، ٦ فوریه ۲٠۱۴ - ۱٧ بهمن ۱۳۹۲، درسدن)

از دل‌نوشته‌های مهديزاده کابلی


واژه‌ی آشنا





    در میان واژه‌ها
    یک وازۀ آشنا
    در دفتر شعر من
    پگاه
    آن‌گاه که خورشید چهره می‌نماید

    *

    در میان واژه‌ها
    یک وازۀ آشنا
    در دفتر شعر من
    عشق
    آن‌گاه که دل دریا پر از موج خون می‌شود

(جمعه، ۳۱ ژانويه ۲٠۱۴ - ۱۱ بهمن ۱۳۹۲، درسدن)

از دل‌نوشته‌های مهديزاده کابلی