۱۳۹۸ فروردین ۸, پنجشنبه

داستان نمادین دین





    دین، درخت تنومندی است که ریشه در خاک جهالت و ترس انسان دارد. همان خاکی که در آن توتم‌پرستی، جان‌پرستی، جادو، چندگانه‌پرستی و در نهایت یگانه‌پرستی ریشه گرفت و ریشه‌ی آن درخت، به دین یهود تبدیل شد و تنه‌ی آن آیین مسیحیت گردید که عیسی مسیح بر آن بر صلیب کشیده شد و میوه‌ی آن دین اسلام گردید، که با خوردن آن، آدم و حوا - با فریب شیطان - گمراه و نافرمان، از بهشت خدا رانده شدند.

(سه‌شنبه، ۲۵ مارس ۲٠۰۹ - ۵ فروردین ۱۳۸۸، درسدن)

از دل‌نوشته‌های مهديزاده کابلی


۱۳۹۸ فروردین ۵, دوشنبه

نقدی از خود





    همیشه تاریخ را فاتحان نوشته‌اند و همواره هم گنبد با شکوه بر گور آنان بر پا شده است. آن‌چه گمنام مانده گور مظلومان بوده است! آن‌چه با تأسف من در زندگی دیده‌ام، بیش‌تر مردم ما خودکُش و بیگانه‌پرور بوده‌اند و هم‌چنین، زورپرست و مظلوم‌کُش.

(سه‌شنبه، ۲۵ مارس ۲٠۱۹ - ۵ فروردین ۱۳۹۸، درسدن)

از دل‌نوشته‌های مهديزاده کابلی