۱۳۹۳ شهریور ۲۵, سه‌شنبه

گُل ِ شقایق





    از آن هنگام، که به زور قبضه‌ی شمشیر تازی،
    خانه‌ی من، به تاريكی توحش افتاده
    و جهالت فضای آن را پُر کرده است.
    چنین است، که هر بامداد،
    از پنجره‌ی خانه، مرگ ستاره را نظاره می‌کنم.
    و اینک، حیاط خانه‌ی من پُر از گل ِ شقایق است.

(سه شنبه، ۱٦ سپتامبر ۲٠۱۴ - ٢۵ شهریور ۱۳۹۳، درسدن)

از دل‌نوشته‌های مهديزاده کابلی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر