سخن گفتن دربارۀ خود بسی دشوار است. کودکی من در دنیای قصهها گذشت. دوران دبستان را در مدرسه «غازی ایوبخان» واقع در کارتۀ پروان گذراندم. تمام ثروت مرا کاغذهای باطلهای تشکیل میدهند که از همان دوران گرد آورده بودم. کاغذهای که روزی بر آنها خاطرهای را نوشتهام یا تصویری طرح کردهام. از دیدن هر یک از آنها به یاد یکی از روزهای از دسترفتۀ زندگیم میافتم و مثل این است که همه چیز برایم تجدید خاطره میشود.
دبستان را که پشت سر گذاشتم، وارد دبیرستان نادریه شدم. در دو سال نخست دورۀ راهنمایی، اتفاق خاصی در زندگیایم نیفتاد. اما ۱۴ سالم بود که پدرم درگذشت. مرگ عزیزترین کس بدترین حادثهی بود که برایم اتفاق افتاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر