۱۳۹۳ فروردین ۲۰, چهارشنبه

موج و ساحل





    ای کاش موجی بودم
    که روی ماسه‌های ساحل آرام و خموش می‌خسبیدم
    چون کودکی معصوم ...
    اما ساحل نیز دامان مهرش را از من دریغ کرد
    و من ماندم و همان خروش جاودانه
    من ماندم و پر پر شدن واژه‌ها در کتاب افسانه
    من ماندم و یک دنیا شعر و ترانه ...
    و ای کاش من می‌ماندم
    و این عاشقی‌ها
    و این گذر زمانه
    و ای کاش، چون موج در تکاپو می‌بودم
    تا به ساحل برسم
    با یک سینه پُر از مهر عاشقانه

(چهارشنبه، ٨ آوریل ۲٠۱۴ - ۱۹ فروردین ۱۳۹۳، درسدن)

از دل‌نوشته‌های مهديزاده کابلی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر