کابل، عروسی شهرها
امروز پیر و فرتوت شده است.
کرکسان لاشخور بر ویرانههای آن پرسه میزنند
اما بر فراز قلهی کوه آسمایی،
کافر دختر همچنان استوار ایستاده است
و خورشید حقیقت،
در قدمهایش سجده میکند.
(۳٠ دسامبر ۲٠۱۲ میلادی، درسدن)
از دلنوشتههای مهديزاده کابلی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر